سلام
بازم پنج شنبه و جمعه تعطیل بود و کلی خوابیدم... یعنی پنج شنبه روز پدر بود تعطیل بودیم و جمعه رو صبح ها تا ساعت 11 ، 12 ظهر می خوابیدیم ، از کادوی روز مرد بگم که من واسه همسری یک دوربین و یک شاخه رز قرمز خریدم واسه بابای خودم و همسری هر کدوم دو شاخه رز یکی آبی یکی سفید...
بعد اینکه پنج شنبه شب رفتیم کوهسنگی و طبق روال معمول سعید هم بود ... آخه با ماشین اونا رفتیم طفلی واسه من بلال خرید واسه خودش و همسری از اون بستنی قیفی بلندای معروف کوهسنگی گرفت منم یکم از بستنیا خوردم ... سعید بچه خوبیه ها ولی از اینکه همش با ماست گاهی حرصمو در میاره ...
نظرات شما عزیزان: